آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

فراموش شده!

این آمریکائی ها واقعا کارشون درسته! توی بلاد کفر و مملکت فحشا و چیزای خیلی خیلی بد دیگه که آدم خلاجت میکشه اسمشو بیاره زندگی میکنن‏، بنابر اعلام تلویزیون خونه مون که همیشه اخبار درست رو به گوش امت همیشه در صحنه میرسونه، کلی جنایت توش اتفاق میافته، اما من تعجب میکنم که چطور توی این بلاد کفر با مردم خیلی بد و 100 تا بدش، زیباترین مضمون ها و گاهی خداشناسانه ترین فیلمها ساخته میشه!!!

امشب شبکه چهار تو برنامه سینما ماوراء یه فیلم پخش کرد به اسم فراموش شدگان.کل فضیه این بود که یه عده آدم فضایی میخوان جنس و میزان مهر مادری رو اندازه بگیرن و برای اینکار بچه های مردم رو میدزدن و از ذهن پدر مادرا و همه آدما پاک میکنن که اصلا بچه داشتن!! خیلی ها این قضیه رو فرتموش میکنن و اما یه زن به یاد میاره که بچه ای داشته و به خاطر این یادآوری کلی بلا سرش میاد. آخر داستا آدم بده که فضایی بود اولین خاطره ای که زن از بچه در لحظه تولدش داشت رو پاک میکنه، اما زن با یادآوری جنبیدن های بچه تو شیکمش دوباره بچه رو به یاد میاره و آزمایش آدم فضایی ها شکست میخوره و همه چی به حالت اولش برمیگرده!

داستان تا حدودی در پیته! اما انتخاب این مضمون و نوع پرداختن به اون اینقدر زیباس که واقعا از دیدنش آدم لذت میبره و به نظر من زیباترین قسمت فیلم هم همون یادآوری خاطره لگدهای جنین تو شکم مادره!!

به عنوان یه عنصر مذکر واقعا به زاییدن زن حسودیم میشه! مادر بودن حس فوق العاده خاصیه که هیچ کس جز یه مادر نمیتونه اونو لمس کنه! اینکه تو یکی دیگه رو تو خودت داری و در واقع اونو به وجود میاری واقعا جزو معجزه های هر روزه زندگیه که بی تفاوت گذشتن از اون به نظر من یه هنره!!

امیدوارم بتونیم این معجزه ها رو بهتر ببینیم. امیدوارم همه زن ها و مادرها قدر این نعمتی که بهشون داده شده رو بدونن! چون مادر بودن هم خیلی هنر میخواد و امیدوارم اینقدر بی لیاقت نباشیم که قدر مادرها و زنها رو ندونیم.

نظرات 3 + ارسال نظر
Tini Talker دوشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 22:37 http://www.deadly-space.persianblog.ir

خوب از اون جایی که با طرز فکرم هنوز آشنایی نداری... مخالف سر سخت حرفت نمی شم...
راستی اینو شنیدی؟ میگن سگ بشو مادر نشو! و من یکی از برنامه هام اینه که اگه بتونم سگ بشم...
ولی دیوانه وار عاشق مامانم هستم...

و در مورد فیلم.. اینکه نگاهت چند بعدی بوده و به داستان مسخره ش محدود نشدی عالیه... این روزا گیر دادم به نگاه آدما..
خیلی ها به زور یه بعدی میبینن...!

و خارجی هایی که همیشه با وجود این فحشا چند قدم از ما جلوترن... چند قدم که هیچ.. چند کیلومتر................
اونا حتی از مبانی اسلام هم برای پیشرفت استفاده می کنن...
و این از اون نگاه هایی که بعضی وقتا دلم می خواد اینجا هم پیداش کنم...!

Tini Talker پنج‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 17:48

به روزم

پگاه.ق جمعه 9 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 11:08 http://koodaki.blogsky.com

راستش من زیاد ربط موضوعی بین پاراگراف اول و پاراگراف دوم این پستتون رو متوجه نشدم...
در مورد نگاهتون به این فیلم باهاتون هم عقیدم، ولی در مورد اینکه الزاما حس مادر بودن به زاییدن زن بستگی داره زیاد موافق نیستم.
خوشحال میشم اگر به من هم سر بزنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد