آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

پیروزی

میخواهم دعا بخوانم- با همان قدرتی که میخواهم کفر بگویم

میخواهم مجازات کنم- با همان قدرتی که میخواهم ببخشم

میخواهم اهدا کنم- با همان قدرتی که از آغاز میخواستم

میخواهم پیروز شوم- آخر من نمی توانم پیروزی آنها را بر خود ببینم!!

(الکساندر پاناگولیس)

نظرات 5 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 23:23 http://b4u.blogsky.com

این جملات آدمو وادار میکنه یه کارایی بکنه

Tini Talker دوشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 23:43 http://www.deadly-space.persianblog.ir

امشب منم پر از تناقضم...
من هم باید پیروز بشم...
ذهنم اگرچه پره ولی قفله .. پستت خیلی خوب بود
عالی بود مرد...........................................

نارنج سه‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 14:33 http://naranj.blogsky.com

مرسی از تبریک با واسطه ای که امروز صبح بهم رسید ...
این همه تضاد....به این جملات اعتقاد دارم تضاد ادمو وادار به جنگ میکنه و قدرت میبخشه...
چه عجب اپ شد این وبلاگ...

نارنج چهارشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 20:55 http://naranj.blogsky.com

naranj is up dated

آناهیتا دوشنبه 14 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 16:18

خیلی خیلی ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد