آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست

خودتون رو به چه قیمتی میفروشین؟ وقتی میگم خودتون رو منظورم روحتونه البته! من کاری به نرخ روز فاحشه ها و مفعول ها ندارم.

حرفتون رو به چه قیمتی میفروشین؟ یا به عبارتی قولتون رو؟ وقتی حرف از فروش میزنم سر یه شام و ناهار بحث نمیکنم! تا کجا حاضرین ضرر حرفی که زدین رو بکشین؟ یک میلیون؟ ده میلیون؟ بیست میلیون؟ یه میلیارد؟ اصلا به ریال یا تومن یا دلار؟

نرخ شما چقدره؟

نظرات 2 + ارسال نظر
اولدوز پنج‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1386 ساعت 23:04

اولی: امشب بین ۸ تا ۹ نشده آپ کنی ولی ظاهرا بعد ۱۰ تونستی D: (می بینی مچت و گرفتم). امروز تازه فهمیدم چند سطر اول پست قبلت هیچ ربطی به نوستالژی نداشته . داشتی جواب خواننده هاتو می دادی.

بعدی: بد زمونه ای شده . چیزی که بلنده دیوار حاشا. کمتر کسی اونقدر مرده که پای حرفش وایسه ...

سیاوش جمعه 21 دی‌ماه سال 1386 ساعت 20:01 http://nabsh.blogsky.com

سلام تایماز عزیز .. حالا چرا فروش ؟ مگه خریداری ؟ !
دلیلی برای فروشش نمی بینم ! بیشتر می پسندم به جای صدور حکم کلی در شرایط مشخص و روشن و معلوم عمل کنم یا نظر بدم .. مرزها خیلی محو و نسبی و مشروطند !!

فکر میکنم که باهات مخالف باشم. چرا فکر میکنم؟ چون منطقت رو درک نکردم. درسته که مرزها نسبیند و قابل تغییر اما بعضی مرزها به شدت مطلقند مثل حریم خصوصی افراد! درسته که ما با کاری که انجام میدیم جلوی ضرر خودمون رو میگیریم اما به طرف مقابلمون ضرر میزنیم.
مردانگی چیزیه که همه جا تعبیر یکسانی داره و شرایط بردار نیست. من میخوام ببینم کی میتونه با در نظر گرفتن همه شرایط و وقوف کامل به همه اتفاقات پیش رو سر قولی که داده بایسته.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد