من نمیدونم چه طور میشه که به یکی میگن فلانی آدم خوبیه!! اینکه رفتار و گفتارش آزاردهنده نباشه! اینکه به همه محبت کنه! و خیلی صفات پسندیده دیگه که توی کتاب تعلیمات دینی اول ابتدایی تا چهارم دبیرستان و ۱۰ واحد دانشگاهی و پای همه منبرها راجه بهش میشنویم!
کسایی هم هستن که آخر شر و بدی و ... هستن که راجع به اونا هم توی همون منابع کلی اطلاعات و رفرنسهای مختلف آورده شده!
کسایی هم هستن که نه خوبن نه بد! مثل روغن مایع آفتابگردان نه خیر و منفعتی برای بدن دارن و نه ضرری.
یه کسایی هم هستن که کلی از این افکار خوب وبد توی ذهنشون وول میخوره. گاهی فکرای خوب میکنن و گاهی فکرای بد و گاهی پاره ای از این افکار خوب و بد رو عملی میکنن.
البته نمیشه این دسته بندی مطلق باشه و بگیم یکی اینه و دیگری اون. چون همه ما پاره ای از همه این خصایص رو توی رفتارمون داریم.
من نمی دونم جزو کدوم یکی از این گروهها هستم. یا کدوم خصیصه توی رفتارم از همه بیشتره. این چیزیه که دیگران باید در موردش نظر بدن. اما گاهی وقتا حالم از افکار بد و زهرماری و پلیدی که به ذهنم میرسه به هم میخوره! و من نمی دونم که آیا این اتفاق برای همه پیش میاد یا نه. مهمتر از همه اینکه نمیدونم پتانسیل انجام چه مقدار از این افکار مسخره و گاهی حتی شیطانی رو دارم. این افکار که به ذهنم میرسه به این نتیجه میرسم که هنوز خیلی کار دارم تا اونی که دلم میخواد بشم. اصلا بعضی وقتا حتی از دست خودم عاصی میشم که چرا باید همچین فکری در ذهنم به وجود بیاد و این تصویر ذهنی به دلیل کدوم نقص یا عقده به وجود میاد!!
امیدوارم یه روزی جوابی برای همه این سوالهام داشته باشم
با سلام به تایماز عزیز
بسیار زیبا بود دوست من
اما روغن مایع آفتابگردان خیلی جاها بهتر از چیپس چی توز بودنه !!
به کلبه حقیرانه من هم سری بزنید
با سپاس .. مطرود ...
آدمایی که اعتماد به نفس دارن کمتر دچار سوءظن میشن
جالب بود قلم جالبی داری
سر می زنم
راستی سلام
کنار جاده نشسته ام
راننده، چرخی را عوض می کند
از آنجا که می آیم، دل بسته اش نیستم
به آنجا که می روم نیز، دل نبسته ام
پس چرا ناشکیبا
عوض کردن چرخ را می نگرم؟
«برتولت برشت»
" شمردن بلد نیستم
دوستداشتن بلدم
و گاهی شده
یکی را دو بار دوست داشته باشم
دو نفر را یک جا
چهکار می شود کرد؟
دوستداشتن بلدم
شمردن بلد نیستم."
D: دیییییی دو نقطه
تایماز گلم خوشحالم از این متنت .. اینجا پیشنهاد می کنم یه نگاهی البته عمیق به نیچه بندازی .. مثلاْ کار تبار شناسی اخلاق ! زیبا و روشنگره ! و بعدش اینکه این عالیه .. ازت می خوام اگه خیلی کنج آرامش رو نمی خوای افکارت رو آزاد کن و مطمئن باش هیچ فکر زشت و بد و شیطانی نداریم .. شاید اگر میشد و بیشتر بحث می کردیم و مساله رو باز می کردی برات می گفتم که چه افکاری حق و حتی شاید تنها لذت های زندگی باشه که سرکوب شده و زشت و ننگ و گناه تلقی شده و ریشه ی این تصورات و ارزش گذاری ها .. بحث جالبی خواهد شد البته اگر وقت و حوصله برام بمونه ... دیگه کم کم دارم میرم سربازیا !