اول اینکه اگه تا ۱۰ دقیقه آپ نکنم چهارشنبه رو از دست دادم. دوم اینکه چیزی که امروز میخوام بگم در ادامه مطلبی بود که در مورد دروغ نوشته بودم.
گاهی وقتا پیش میاد که تو میدونی طرف مقابلت داره دروغ میگه. به احتمال ۹۰ درصد خودشم میدونه که تو میدونی که داره دروغ میگه. حالا این دو حالت داره. بعضی وقتا طرف به روی خودش نمساره که تو میدونستی و میدونه که تو خر نشدی و فقط داری باهاش راه میای. اما بعضی ها اینقدر وقیحند که این دم بر نزدن تو رو دلیل بر حماقت و خریت تو و زرنگی خودشون ویدونن.
اما اینکه چرا گاهی مجبوریم دم بر نزنیم و قضیه رو ماست مالی کنیم! این چیزیه که من دلیل قطعی براش نمیتونم بگم. اما قانونیه که توی کشور ما به شدت لحاظ میشه و یه جور بازی سیاسی به حساب میاد. نمیدونم این قضیه توی سایر کشورها هم هس یا نه اما فکر میکنم قانونیه که کم وبیش توی بیشتر روابط رسمی و اداری لحاظ میشه. بازیه مسخره و گندیه! اما گریزی هم ازش نیس.
اگه تا ۳۵ دقیقه دیگه آپ نکنی پنجشنبه رو از دست می دیا...
اندکی بدی در نهاد من
اندکی بدی در نهاد تو
و آن گاه لعنت جاوانه بر تبار انسان فرود می آید
آبریزی کوچک به هر سراچه ای
از برای آن که شهر را به گنداب در نشیند کفایت است.
میدونی در حقیقت چیزی به اسم دروغ وجود نداره!
من حس میکنم یکی وقتی داره چیزی خلاف واقعیت رو میگه یه حقیقت تازه رو مطرح میکنه!
فهمیدی چی گفتم؟خودمم نمیدونم!