آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

رفقای تکنولوژیکی

توی اولین روزای سال جدید و همزمان با خیلsms های دریافتی و صداهای اجق وجق موبایلهای مردم که بازار مخابرات رو حسابی سکه کرده بود؛ مطلبی به ذهنم رسید که دنبال فرصت میگشتم تا اینجا بنویسم.

نمی دونم شاید چیزی که میخوام بگم یه جورایی سخت گرفتن و جدی گرفتن مسائل باشه؛ اما به هر حال چیزیه که ذهنم رو به خودش مشغول کرده.

من از این اس ام اس بازیها واقعا بدم میاد. نه اون بازیهایی که دو تا دوست با همدیگه میکنن؛ نه! از این امکاناتی که تکنولوژی پیشرفته به وجود آورده تا همزمان بتونی برای کسی که دوسش داری و کسی که اصلا برات مهم نیس یه مایه رو بذاری بدم میاد. فکر کنین با این امکان send to all به چند نفر میشه یه اس ام اس رو فرستاد!! من اس ام اس هایی رو از کسایی گرفتم که حتی قیافه هاشون رو به خاطر ندارم که هیچ؛ هیچ مراوده آنچنانی هم باهاشون نداشتم و ندارم و مطمئنم که اونا هم در مورد من احساس مشابه دارن! اما وقتی میایم و دوستان رو گروه بندی میکنیم اونوقت خیلی راحت میشه عرض ارادت کرد! من که هیچ وقت نتونستم یه گروه بندی برای دوستام در نظر بگیرم و بگم این اس ام اس برای این گروه خوبه و این برای این یکی گروه!

اما موضوع جالبی رو فهمیدم و اون اینکه توی شرکتهای دولتی کارمندها و روسا گروه بندیهایی دارن و اس ام اس هایی رو برای همدیگه توی مناسبتهای مختلف میفرستن که اصلا با طرز فکرشون سازگار نیس و صرفا تمهیدیست برای خایه مالی و معتقد نشون دادن خودشون.

با یک مقام دولتی توی یه پروژه ای ایاق شده بودم و بعد از اتمام کار این شخص توی تمام مناسبتهای مذهبی برام اس ام اس های مرتبط با اون روز رو می فرستاد و من هم بر پایه همین پیامها فکر میکردم این شخص آدم معتقدیه! بهد از گذشت 9 ماه من تازه فهمیدم که این آقا اصلا در قید و بند این حرفا نیس و صرفا اسم من رو توی گوشی موبایلش توی یه گروه اشتباهی ذخیره کرده و متاسفانه حداقل یکی از اس ام اس های ریا کارانه ش به باد رفته!!!

حالا با این تفاصیل فکر میکنین چطور میشه فهمید که اون اس ام اسی که میاد محبت آمیزه یا ریا کارانه یا با حس رفاقت فرستاده شده یا تنها حرکتی هس برای حفظ ارتباط برای هر دلیل موجه یا غیر موجه!! یا مثلا اونی که این اس ام اس رو فرستاده به فکر شما بوده یا فقط شما توی یه گروه اشتباهی ذخیره شدین!!!

من که هیچ خوشم نمیاد توی یه گروه اشتباهی باشم.

نظرات 6 + ارسال نظر
دامون جمعه 16 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:47

دست رو دلم نذار که خونه!!!
حرف دل من!!
امسال عید رو من سنت شکنی کردم و به هیچ کسی اس ام اس تبریک نفرستادم. بعد اینم نمیفرستم. هرکی دوست داره داشته باشه نداره نداشته باشه. خسته شدم از تظاهر کردن!

پری جمعه 16 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 15:25 http://jesmekhak.blogfa.com

اینم یه مرض واگیر داره واسه ایرانی جماعت!
بس که متظاهریم!!!

StiCky Mind جمعه 16 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 16:49 http://www.sticky-mind.blogfa.com

من که به هر کسی خواستم زنگ زدم و تبریک گفتم
.
این پستت رو هم که خوندم یک پیامک( یا به قول دوستی اس ام اچ) ارسال کردم و شناسایی شدم

بی نام شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 21:59 http://skylesss.blogsky.com

سلام. هیچ دلیلی نداره به خاطر این که فکر می کنیم دیگران ما رو تو لیست اشتباهی قرار دادن از اس ام اسشون لذت نبریم. این به خودشون مربوطه. و این که فکر نمی کنم شما هم اس ام اسیو که برای دایی ات که مثلا خیلی می بینیش با خواهر زاده دختر دایی بابات می فرستی یکی باشه! اصلا شما دونفر رو که از این لحاظ با هم فرق می کنن رو تو یه گروه نمی ذارین ؛ می ذارین؟

من اصلا گروه بندی ندارم! توی اون لحظه به فکر هر کسی که باشم واسه اون اس ام اس میفرستم و برای همینه که میگم کلا با فرستادن یه اس ام اس برای چند نفر مخالفم چون ممکنه توی اون لحظه اصلا به فکر اون شخص نباشم

نازنین عمری سه‌شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 20:09

خوب بهتره دست از خود خر بینی بردارم اقای x شاید هم بهتره دست از دگر خر بینی برداریم هوم؟
همه میدونن که اصطلاح امت همیشه در صحنه مال کیه مگه نه اقا تایماز؟
در هر حال ممنون از کامنتات گرچه فکر کنم که یه مدت دیگه بساطمو جمع کنم از اونجام برم خدارو چه دیدی شاید اخرش به یه دفتر برسم که فقط خودم بخونمش.
در مورد پستت هم من از این خوشم نمیاد که احساس ادما تو اس ام اس معلوم نمیشه و لحنشون.
ولی خوب من اون قدر ها هم بدم نمیاد که حداقل همین یاد اوری بودن بشه برای کسانی که ما رو یادشون رفته توی این بهبوه ای که هیچ کس از هیچ کس یادی نمیکنه همینم قنیمت نیست؟
راستی منو یه موقع لینکمو جایی نذاری و ادرسمو به کسی ندی.
همین.

قاف دادم پس! چطور شده من توی وب تو این اصطلاحو به کار بردم؟ اصلا یادم نمیاد!!!
نگران نباش لینکت نکردم و نمی کنم! و در مورد نظرت باید بگم چون من هیچ وقت نمیتونم همچین کاری بکنم برای همین برام عجیبه و هیچ ارزشی هم برام نداره! من از کم بدم میاد! یا همه شو بده یا اصلا نمیخوام!! هرکسی یه جوریه و منم اینجوری!!

دامون جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 00:57

نمی خوای آپ کنی؟!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد