آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

روزهای ...

   لاله ساغر گیر و نرگس مست و بر ما نام فسق                  داوری دارم بسی،  یارب که را داور کنم

بعضی روزا مثل امروز روزای بی مزه این اصلا؛ حتی ترش، حتی­تر تلخم نیستن؛ هر کاریم بکنی خوب نمی شن... از این روزایین که انگاری مهموناتو راه انداختی رفتن، بعد دلت خواسته وسط کلی آشغال پاشغال و ظرف کثیف و پوست تخمه و آجیل، چراغا رو خاموش کنی و دراز بکشی و فقط فکر کنی؛ بعدشم فکرت الکی بد کار کرده، بلن شدی یه فیلم راحت الحلقوم گذاشتی تا ببینیش؛ بعد دیدی اصلا دلت نمیخواد هیچی بفهمی از این فیلمه.

.

حالا بعد از این حس و حالم رفتم عکسای پارسالمو نیگا کردم بجای حالم بهتر شدن دلتنگ شدم؛ اصلا نمیدونم چرا گاهی میشه همه چی رو به همه چی دیگه ربط داد... خلاصه امروز از اون روزا بوداااااا

.

میدونم دارم وقتمو ویست میکنم ولی دلمم نمیخواد کاری بکنم ... موندم دست خودم؛ کسی هم نیست منو راحت کنه از دست خودم؛ به یک عدد کتک زن حرفه ای نیازمندیم.

.

اصلنم دلم می خواد همین جوری بمونم؛ فعلا همون دراز کشیدن و حافظ خوانی خوشست بعد سالها...

          حلاوتی که ترا در زنخدان است                                    بکنه آن نرسد صد هزار فکر عمیق

....

آخرین باری که حافظ دست گرفتم و کسی برام فال حافظ باز کرده شب چله پارسال بود......

   خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن                             تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن

چقدر امشب که یاد پارسال میفتم دوست دارم یه جاهاییشو کلا شیفت دیلیت کنم، نمیدونم امشب چمه همش یاد پارسال میفتم!!!

   ..  

(این از اون پستاییه که بعدش تایماز خان خواهد فرمود که خیلی دوزسوز بوده کلا؛ ولی عیب نداره؛ مغزم همین قدر کار میکنه.

صبح به این فرند نازنین میگم چی کار داری میکنی میگه دارم فیتیله میبینم؛ میگم چیزی هم یاد گرفتی میگه آره داره شعر میخونه بهمدیگه دروغ نگیم؛ تازه یانگومم دیدم... اه مای گاد؛ الهی آمین ... سلام مهندس :دیییییی)

نظرات 4 + ارسال نظر
ذهن چسبناک شنبه 13 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 07:53

اون یه پاراگراف اول و به شدت درک می کنم
بعضی وقتا واقعا کلافه کننده س


شیفت دیلیت ...
یاد فیلم نگاه کردن افتادم . واست پیش اومده ؟ فیلم چند سال پیش خودتو نگاه کنی و همش حرصت بگیره از خودت
بخوای خودتو خفه کنی .. هی غر بزنی این چه حرفی بود زدم این چه حالتی بود به خودم گرفتم ...


ما هم سعی می کنیم فیتیله نگاه کنیم و از این چیزهای خوب یاد بگیریم .

تایماز شنبه 13 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 14:37

به کوری چشم همه حسودان همش فیتیله نگاه خواهیم کرد تا چیزهای تازه یاد بگیریم و شما هم که نمیتونین ببینین به جای حسادت برین یه سورس دیگه برای خودتون پیدا کنین واسه چیز یاد گرفتن! این مال منه!!
انصافا خیلی دووسسووز بون پستت!

من....هیچ سه‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:44 http://sibeeetalkh.blogfa.com

مگه چیه خوب منم فتیله نگاه میکنم!
اصلا جمعه ها به هوای فتیله زود بیدار میشم!!!!
سخت نگیر!!!

خونه جدید مبارک
سخت نمیگیره! داره رد گم میکنه

من........هیچ سه‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:47

ببخشید دخالت میکنم!
اما من خیلی وقته دیگه تو جسم خاک نمینویسم.میتونین حذفش کنین.البته به خودتون مربوطه!!!
میتونین لا ششو داشته باشین هنوز!!!!!

این هم یه جور اعتراضه هااااااااااا
سرمون شلوغ پلوغ بد وقت نمیشد خانوم!
الان به نیت اصلاح لینک شما اومدیم بلاگ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد