آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

کم آوردگی ...

داشتم به این فکر میکردم کِیا آدم احساس کم آوردن میکنه؟

حالا فکر میکنم وقتی طرفت قسی القلب بشه... وقتی روح عریان تو رو ندید بگیره ... نمی دونم شایدم وقتی واقعیت فکرشو برات رو کنه!!!!

اصلا شاید طرفم کم آورده یا خسته است.

فقط خودش میدونه!!!!!!

بل

پ.ن.1. کلمه دوست به حالت اجتناب ناپذیری حالمو بهم میزنه... بخصوص وقتی قراره آینه کسی باشه یا کسی موقع شاکی شدن بهم بگه دوست خوبی نیستم یا اصلا بگه هستم.

*

پ.ن.2. به قضیه انرژی اعتقاد کامل پیدا کردم... تنها از یه موضوع نمیخوام صحبت بشه که با مدیر عاملمون هر وقت شروع میکنیم به صحبت از هر دری، نمیدونم چی میگیم و میشنویم که بحث رو میرسونیم اونجا و به افراد مرتبط این قضیه

*

نظرات 1 + ارسال نظر
تایماز یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 23:57

من که از قضیه انرژی و ارتباطش با مدیر عامل سر در نیاوردم

ذثزشعسث غخع یخدف فاهدن. ذثزشعسث غخع ذثزخئث زقعثم.
هب غخع شقث صهسث غخع زشد بهدی صاشف ه اشرث صقهففثد اثقث :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد