امشب و در آخرین ثانیه های مهمونی که توی خونه قدیمی مادر بزرگم بودیم من با وجود اینکه نه برفی بود و نه سوز و سرمای شدیدی؛ با تمام وجود زمستون رو حس کردم و یاد زمستونهای سرد و یخی ۲۰ سال پیش افتادم! اونهم کجا؟ توی توالت حیاط خونه مادر بزرگم!!
یاد روزایی افتادم که توی هیچ خونه ای دستشویی نبود و همه یه توالت اونم توی حیاط داشتن و زمستونا برای اینکه شیر آبش یخ نزنه از شیر توالت فانوس آویزون میکردن!
بوی نفت با پت پت فتیله فانوس و نور کم سوش مخصوصا توی روزهایی که به خاطر بمباران برقها رو قطع میکردن مثل یه تصویر از ذهنم گذشت! آخه مادر بزرگ من هنوز هم داخل ساختمون خونه ش توالت نداره و جاب اینجاس که یه جورایی بدش هم میاد
سلام
وبلاگ خیلی زیبایی داری ممنون میشم به وبلاگ منم سر بزنی فقط نظر یادت نره میدونستی که وبلاگت معدن طلاست؟چرا نمیخوای از وبلاگت علاوه بر تفریحی بودنش استفاده مالی بکنی؟ آیا میدونستی از طریق وبلاگت میتونی درامد ثابت ماهیانه داشته باشی و حتی اگه خودتم نخواستی فعالیت کنی از طریق زیرمجموعه هات که تو سیستم عضو میکنی ماهیانه در آمد ثابت داشته باشی؟اینا اصلا کاری نداره و چند دقیقه بیشتر وقتتو نمیگیره.با گذاشتن بنرهای تبلیغاتی سیستم اکسین ادز به ازای هر کلیک که روی تبلیغاتت بشه تا سقف 70 تومان پورسانت میگیری و به ازای هر نفر که به سایت دعوت کنی مبلغ 100 تومان پورسانت میگیری و به ازای هر کلیک که رو تبلیغات زیر مجموعه هات بشه مبلغ 5 تومان پورسانت میگیری.این عالی نیست؟تازه اگرم نخواستی این فعالیت ها رو بکنی میتونی فقط عضو سایت بشی و از ابزار وبمستر فوق العاده سایت برای زیبایی سایت و افزایش آمار بازدیدهای وبلاگت استفاده کنی.که کاملا رایگانه مثل سیستم تبادل لینک و پیلم نما و خبرنامه . میتونی هر روز خودت 1 بار روی تبلیغات متنی و روی تبلیغات گرافیکی وبلاگت کلیک کنی و پورسانتشو گیری.حالا اگه تصمیم گرفتی تا عضو سایت بشی از طریق لینک زیر میتونی اینکارو بکنی
http://www.oxinads.com/?a=25420
مادر بزرگ ما خودت که می دونی همشهریه ..
فارسی رو خیلی خوب بلد نیست .. یا جملات و نمی تونه خوب و کامل بگه
حالا حاج خانوم داره پا فشاری می کنه که آپ تو دیت باشه و زبان انگلسی هم یاد بگیره !!!
چند تا کلمه هم اموخته و انگلیسی رو با لحجه ی شیرین ترکی بیان می کنه!!
هر چی بابام می گه مامان فارسی واجب تره .. می گه سن بیلمیسن اوقلان !
خاله ی مامانم هم معلم خصوصی گرفته و داره زبان یاد می گیره .. هر بار هم مشقاش و نشونمون می ده و می گه خطم خوبه ؟!
خلاصه این آپ تو دیت شدن تو خونواده اپیدمیک شده
من با مادربزرگ قدیمی بیشتر کیف می کنم
.
داستان دستشویی ها رو نمی دونستم . خیلی جالبناک بود
جالب بود... راستی تو که به این رشیدی (:دی) این جوری یخ کردی مامان بزرگت چجوری تحمل میکنه؟؟؟
بدش میاد یا کسی براش این کارو انجام نمیده؟؟؟ میگم تو پیشنهاد بده یه جایی داخل ساختمون که بشه دستشویی درست کرد اونموقع ببین قبول میکنه یا نه :دی
منم این فانوس و بوی نفت رو دیدم... تازه آپ دیتش اینه که یه لامپ بذاری کنار شیر
مامان بزرگم دور تموم شیرای توی حیاطشون پشم میبست و واسه این کار عشقم میکرد... انگار اینجور زحمتا یه جوری نهاینه شده بود براشون...
واییییییی من از دستشویی بیرون ساختمون خیلی بدم میاااااااااااااااااااااااااااااااااد خیلی زیاد سخته