آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

آیفون تصویری

عکسی رو که مشاهده میکنید حدود دوسال پیش از یکی از محله های قدیم تبریز گرفته بودم که امروز دیدمش و گفتم اینجا بذارمش!

همونطور که میدونید درهای قدیم دوتا کوبه داشتن که از اون درازه آقایون و از کوتاهه خانوما واسه در زدن استفاده میکردن! دلیلش هم تفاوت صدای این کوبه ها بوده که به این ترتیب اونی که داخل خونه بوده متوجه میشده که اونی که پشت دره مرده یا زن!

حالا من به این فکر میکردم که ممکنه یکی بخواد واسه اذیت کردن اینا رو اشتباهی بزنه و افراد توی خونه رو به اشتباه بندازه و نتیجه گرفتم که با توجه به حجم سیبیل آقایون اون دوره و ضعیفه بودن خانوما امکان نداشته مردی اصلا دست به اون کوبه زنونه بزنه!شاید ولی حالت دوم امکانش بوده باشه مخصوصا برای مردایی که شلوارشون دوتا بوده به دومی گفتن اگه کاری داشتی بیا در رو مردونه بزن تا خودم بیام بیرون

.

ولی بدبخت آقایون امروزی نمیتونن از این حربه استفاده کنن. چون همونطور که میبینید آیفون تصویری وسط عکس این امکان رو از آقایون سلب کرده!

از شوخی گذشته در کنار هم بودن این دو وسیله توی یک تصویر دلیل من برای عکس گرفتن از این در و عمارت زیبا بوده!

.

مکان: کوچه صدر تبریز

.

نظرات 4 + ارسال نظر
* چهارشنبه 25 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 22:09

عکس خیلی جالب بود منظورم قرار گرفتن این دو تا که کنار همن...

من این کوچه صدر رو خیلی دوست دارم :دی منتها خونه قدیمیاش همه خراب دارن میشن و جاشون ساختمون میسازن.

<ولی بدبخت آقایون امروزی نمیتونن از این حربه استفاده کنن. چون همونطور که میبینید آیفون تصویری وسط عکس این امکان رو از آقایون سلب کرده!> : بعد حالا بیزحمت بفرمایید آقایون !!!! امروزی از کدوم حربه جدید استفاه میکنن... واللا اینایی که من دیدم ...... :دی

همیشه من برعکس فکر میکردم.فکر میکردم زمخته مال مردا بوده :دی
امروز فهمیدم همیشه زمختا به خانوما میرسن ملوسا و نازا و ظریفا به مردا.... نازی خانومااااا :دی

این اطلاع ثانوی کی میشه بعد؟؟؟؟؟!!!!!

zaq پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 00:37 http://zaq.blogsky

من اینجا رو دیدم!!

ونوس چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:25 http://trytowrite.blogsky.com

بامزه است...
ما آدما هم تقریبا همینجوری هستیم..

yakamoz یکشنبه 6 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:14 http://www.arxalix.blogsky.com

درود بر شما
این رسم دوگانه در زدن را نمیدونستم و اولین باره که شنیدم.ممنون که چیز جدیدی یادم دادین.
بدرود.

قابل شما رو نداشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد