شدیدا نیازمند یه توبیخ و حالگیری اساسی برای این تنبلی مبتلا به هستم! یکی که منو قشنگه بذاره جلوش و اونقدر بارم کنه تا از خجالت و شرمساری گریه م بگیره
خبر مرگم 10 روز دیگه امتحان دارم و منی که از روز 29 اسفند هر روز براش برنامه نوشتم که درس بخونم و آماده بشم، لای هیچ کدوم از کتابام رو باز نکردم
واقعا خجالت آور شدم من
مولوی یه شعر داره میگه خور و خواب و خشم و شهوت و غیره و اینا ............
من الان مصداق بارز این شعرم. البته به جای شهوت باید از واژه خرحمالی استفاده کنم
خلاصه اینکه زندگیم شده به ترتیب کار، خوردن و خوابیدن! دریغ از یه صفحه کتاب علمی و غیر علمی یا حتی یه فیلم درست حسابی
یکی بیاد منو توبیخ کنه لطفا
:دی
بهمین خیال باش :پی
هاها
همین هایی که گفتی با لحن خشونت آمیز مثلا بهت گفتم و
چه امتحانی داری انوقت؟
بسه دیگه برو درست رو بخون....
خوب بود....؟
متاسفانه همه آدما یه زمانی نا خواسته دچار این روزمرگی میشن و چقدر خستهکننده است این حالت
البته همین که الان خودت متوجه شدی خیلی هاااا....خیلی
چی بگم؟؟؟؟ از دیروز دارم فکر میکنم... واقعیتش اینه امتحانت اصلا برات مهم نیست...