آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

آنچه از زندگی می آموزم...

کوه با نخستین سنگها آغاز می‌شود/انسان با نخستین درد/در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی‌کرد/من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

ناگهانه

تغییرات جدید باعث به وجود اومدن شرایط جدید میشن! کار جدیدم خیلی سنگینه 

کارکردن توی شرکتهای بزرگ یه سری مزایا و یه سری معایب داره 

من الان توی یه دوره گذرا هستم.همیشه شروع کار برای آدم مشکله حالا توی این کار شروع توی شروع شده کار منو خیلی سخت تر کرده 

هم خود کار تازه شروع شده و هم حضور من تازه س! این تازگی انرژی زیادی میبره 

من برای اولین بار هست که از شروع یه پروژه باهاش درگیر میشم و همینم کارمو سخت تر کرده 

الان بزرگان رفتن به جلسه هماهنگی و من مورچه کارگر فرصت پیدا کردم بیام چند خط اینجا بنویسم 

فعلا همین

نظرات 3 + ارسال نظر
* دوشنبه 3 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:45

good luck :D

خاستگاه دوشنبه 3 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 20:53

موفق باشی مورچه کارگز

یک روزی بلکه تو بری جلسه و مورچه دیگری فرصت آپ کنه

ذهن چسبناک دوشنبه 10 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 21:53

بیشتر فرصت پیدا کن غرغرو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد