-
شب کمرنگ
دوشنبه 22 مهرماه سال 1387 23:14
* امشب به بر من است آن مایه ناز......... رفیقی میگه: تنهایی آدمی که با ناامیدی همراه بشود دیگر شیطان نگاهت هم نمیکند. شب بی خدا یعنی پوچی، شب بی شیطان یعنی ملال. . پ .ن. هیچ ربطی به من نداره. به بر من همون مایه ناز :دی
-
کم آوردگی ...
یکشنبه 21 مهرماه سال 1387 21:49
داشتم به این فکر میکردم کِیا آدم احساس کم آوردن میکنه؟ حالا فکر میکنم وقتی طرفت قسی القلب بشه... وقتی روح عریان تو رو ندید بگیره ... نمی دونم شایدم وقتی واقعیت فکرشو برات رو کنه!!!! اصلا شاید طرفم کم آورده یا خسته است. فقط خودش میدونه!!!!!! بل پ.ن.1. کلمه دوست به حالت اجتناب ناپذیری حالمو بهم میزنه... بخصوص وقتی قراره...
-
پنجشنبه خوب است
جمعه 19 مهرماه سال 1387 00:36
فکرشو بکن چه حالی بهت دست میده وقتی یه چیز خوبی رو از یه آدم خوب توی یه روز خوب و توی یه ساعت خوب بشنوی! این همه خوب که یه جا جمع شن آدم رو توپ توپ میکنن! من پنجشنبه ها رو خیلی دوس دارم! ازقدیم پنجشنبه ها رو به خاطر اینکه فرداش جمعه س؛ به خاطر اینکه مهمون میاد و مهمون میریم؛ به خاطر اینکه یه ساعت زودتر تعطیل میشدیم و...
-
عاقل از یک سوراخ :دی
چهارشنبه 17 مهرماه سال 1387 16:52
* از تکرار میترسم... همیشه ترسیدم؛ همیشه از تکرار حتی چیزهای خوب ترسیدم. بنابراین به جای صرف انرژیم برای پیشبرد بهتر هر چیزی فقط تلاش میکنم برای ایجاد عدم تکرارها ... که گاهی لازمه هر چیزی میشن. این روزها احساس میکنم از سوراخهایی گزیده میشم که قبلا هم شدم ... مصداق همون ضرب المثله :دیییییییی
-
شور شیرین ...
یکشنبه 14 مهرماه سال 1387 19:29
* تمامی لذت ها انگار از دور لذتند وقتی به آنها نمیرسی؛ و یا وقتی از آنها گذشته ای؛ حتی تمام نفرتها توخالی اند و تو آن خط ساده ای که عشق و نفرت را مرزبندی کرده است، ندیده ای؟؟ آنقدر نازک است که با چشم غیر مسلح نا دیدنی و آنقدر ناپایدار که در تلالوی نوری محو میشود؛ شاید برای همین خیلی وقتها که بیزار بوده ای، عشق ورزیده...
-
روزهای ...
جمعه 12 مهرماه سال 1387 23:27
لاله ساغر گیر و نرگس مست و بر ما نام فسق داوری دارم بسی، یارب که را داور کنم بعضی روزا مثل امروز روزای بی مزه این اصلا؛ حتی ترش، حتیتر تلخم نیستن؛ هر کاریم بکنی خوب نمی شن... از این روزایین که انگاری مهموناتو راه انداختی رفتن، بعد دلت خواسته وسط کلی آشغال پاشغال و ظرف کثیف و پوست تخمه و آجیل، چراغا رو خاموش کنی و...
-
بعله!
دوشنبه 8 مهرماه سال 1387 21:20
بله! خوشبختی من می خواهد تو را خوشبخت کند اصولاْ خوشبختی میخواهد تو را خوشبخت کند! آیا میخواهی گلهای مرا بچینی؟ پس دولا شو و در میان صخره ها و خارها پنهان شو! و انگشتانت را بلیس چون خوشبختی من گزنده است خوشبختی من ناقلاست آیا میخواهی گلهای مرا بچینی؟ فردریش نیچه - حکمت شادان
-
اسپورت یا کلاسیک
شنبه 6 مهرماه سال 1387 23:26
امروز بعد از ۶ سال هوس کردم روزه بگیرم. آخرین باری که روزه گرفتم سال ۸۱ بود و لی کامل یادم نمیاد که سال ۸۳ که ماه رمضونی توی پادگان سپاه خدمت میکردیم و روزای اولمون بود روزه میگرفتم یا نه! آخه نه اینکه روزای اول بود همه به اون یکی به چشم بسیجی و بچه مسلمون نگاه میکردن! ولی یادم هس که بعد هفته اول هیچ وقت سر نماز...
-
اسپورت یا کلاسیک
شنبه 6 مهرماه سال 1387 23:25
امروز بعد از ۶ سال هوس کردم روزه بگیرم. آخرین باری که روزه گرفتم سال ۸۱ بود و لی کامل یادم نمیاد که سال ۸۳ که ماه رمضونی توی پادگان سپاه خدمت میکردیم و روزای اولمون بود روزه میگرفتم یا نه! آخه نه اینکه روزای اول بود همه به اون یکی به چشم بسیجی و بچه مسلمون نگاه میکردن! ولی یادم هس که بعد هفته اول هیچ وقت سر نماز...
-
ضربه فنی
سهشنبه 2 مهرماه سال 1387 22:47
بعضی وقتا بعضی جاها و تحت بعضی شرایط بعضی فکرا به ذهنت خطور میکنه که تو رو تا آستانه ضربه فنی شدن به چالش میکشه! باید کار بلد باشی تا فن رو روو کنی و ضربه نشی! با همه این حرفا چه ضربه بشی یا نشی این چالش اونقدر خسته ت میکنه که انگاری اندازه سه تا کارگر ساختمونی کار کردی! این اسب خیال بد چیزیه هااا!!! گاهی وقتا اونقدر...
-
بنی آدم اعضای .......
یکشنبه 31 شهریورماه سال 1387 22:22
۱) توی تاکسی پشت چراغ قرمر نشستم و دارم زرد و سبز و قرمز شدن چراغ رو نگاه میکنم و به این فکر میکنم که چرا حرکت نمیکنیم! راننده محترم داره به زمین و زمان بد و بیراه میگه و از وضع اسف بار رانندگی توی شهر میگه و راننده های دیگه رو مشتی خر و نفهم میدونه! آخرشم راجع به وضع دلنشین رانندگی توی تهران میگه و میگه : کوپه اوغلی...
-
تجربه من...
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1387 00:08
* حوصله کنید! می خواهم فقط مضمون گریه های شما را ادامه دهم با من می آیید؟ ما به خودمان مربوطیم پشت سرمان حرف است هوای بد است حدیث است ما از پی رد پای باد نرفته ایم ،نمی رویم . ما دوست داریم علاقه داریم . می رویم کنج یک جای دور رویاهامان را یواشکی برای هم شبیه ترانه می خوانیم . ما زیر باران نشسته ایم طوری که شما فکر می...
-
پاییز
سهشنبه 19 شهریورماه سال 1387 02:35
* گاهی وقتها نه بادی هست نه بارانی؛ و تو می فهمی که پاییز است... .
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 18 شهریورماه سال 1387 00:16
* اهلی شده ام... میدانم که خواهم پژمرد... . ................................................... . مگه میشه؟ همین الان یه ایمیل برام اومد از نمیدونم کی ... یه چیزایی نوشته در مورد پدوفیل بودن یکی از وزرای کابینه، بعد هم یه عکس و سند... ظاهرا طرح قضیه از این جا شروع شده که آیت الله حسینیان ، نماینده مجلس و رئیس مرکز...
-
...
یکشنبه 17 شهریورماه سال 1387 00:11
* امشب از آن شب هاست که یا اولدوز می ترکد یا عروسک هایش ...
-
!!!!!!!!
شنبه 16 شهریورماه سال 1387 01:59
* ساعت 1.22 نصفه شب.شنبه . امشب هوای یه والیبال دو نفره کردم شدید؛ حتی به قیمت شیکستن تموم ناخنام موقع پنجه زدن، حتی تر به قیمت کبود شدن مچ تا آرنجم موقع ساعد زدن... امشب هوای یه ماشین سواری ناب کردم با سرعت 140 که پنجره شم باز باشه... که بادش بخوره تو صورتم... که شالم بریزه به هم ... که همه موهام بریزه تو صورتم......
-
..س شعر
پنجشنبه 14 شهریورماه سال 1387 01:04
چقدر احساس خستگی و غریبی میکنم امشب! چقدر هوس آرامش دارم امشب! چقدر دلم برای بی استرسی و نداشتن دلشوره تنگ شده! چقدر دلم ایمان میخواد امشب! بعضی وقتا از همه چیز منزجر میشی حتی از خودت! بعضی وقتا کلی فکر مثل پتک میخوره توی سرت و نمی تونی برای ضربات پتک جاخالی بدی! بعضی وقتا خوابت نمیاد! بعضی وقتا حس میکنی چقدر ضعیفی و...
-
خوشا
سهشنبه 12 شهریورماه سال 1387 00:41
خوشا آنکه کره خر آمد الاغ رفت پ.ن: بعضی وقتا بعضی چیزا باعث میشه آرزو کنی کاش هیچی نمیفهمیدی و در جهل و خوشی زندگی میکردی! گاهی وقتا دلت میخواد مثل آدمای سرخوش فقط بخوری و بخوابی و زیرنافی عمل کنی! نیچه میگه جهل و حماقت کشیشها آرامش و اطمینانی بهشون میده که برات قابل تصور نیس!!! کاش حبل المتینی بود و ما آویزونش بودیم...
-
یه جمله از یه فیلم
جمعه 8 شهریورماه سال 1387 13:31
* این توانایی سازشه که نجابت و شرافت به دنبال داره؛ نه شجاعت ... . "شجاع دل، اونجا که پادشاه اسکاتلند به پسرش میگه" . . پ.ن. ؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!
-
شیفتگی میکنیم
سهشنبه 5 شهریورماه سال 1387 22:36
* این گل رز هفت هشت رنگا هستن، امروز یه نگاه اونجوری کشف کردم انگاری... یه نگاه همزمان همه چی دار که مجذوب و شیفته ت میکنه که به هر بهونه ای شده وایسی وهی کنکاش کنی ببینی چی داره میگه ... یه نگاه مملو از زیبایی، معصومیت، ترس، قهر، قدرت، متانت، خشونت و ... و همه اینا
-
معادله
سهشنبه 5 شهریورماه سال 1387 00:17
* در راستای سر زدن به وبلاگ یک ذهن چسبناک و این پستش و هم چنین در راستای این که کلا امروز احساس مورد بی مهری واقع شدن می کنم؛ به این نتیجه رسیدم که معادلات انسانی همچین خیلی هم معادله نیستن که هیچ اغلبم نا معادله ان ... مصداقش اینه که دیدین یه وقتایی چشمتون راه میفته دنبال اونی که n ساعت باهاش بودین و تازه خداحافظی...
-
اگه یه روز...
دوشنبه 4 شهریورماه سال 1387 23:53
. دیدی یه وقتایی مدام و پی در پی حرکتای اشتباه انجام میدی؛ حتی یه وقتایی اونقدر اشتباه کردن برات تکرار میشه که همه روح و روانتو بهم میریزه؛ که همون وقتا قدرت اینو که یه جوری سدی بذاری جلو اشتباهاتتو از دست میدی و حتی هر کاریم که میکنی اوضاع رو بدتر به ضررت برمیگردونه . . اینا یه طرف قضیه؛ من از این وحشت دارم که یه...
-
قصه بچگیم؟؟؟!!!
یکشنبه 3 شهریورماه سال 1387 23:31
. . یه چیزی افتاده تو فکرم و داره کلافه م میکنه ... اونم تئوری خود مقصر بینی ه... حالا این یعنی چی... یعنی به محض این که طرف صحبتم بره رو سایلنت، یا همچین صداش خشدار بشه، تمام موتورای جستجوم کار میفتن تا ببینن باز چه کار بدی مرتکب شدم من! حالا درسته هیچ وقت به جواب نمیرسم ولی چنان مشعشعانه تخیلاتم پرواز میکنه که یهو...
-
حکایت آون و استرینر و تیر وکمان
جمعه 1 شهریورماه سال 1387 20:23
میگه میدونم که کلی سوژه داری واسه نوشتن! میگم خب آره سوژه که زیاده ولی همه شون خامن آدم باید حرف رو تو دهنش بپزه و بده بیرون دیگه! میگن سخن مثل تیری هس که از کمان رها شده و دیگه قابل برگشت نیس! میگن زخو شمشیر التیام بخشه ولی زخم زبون رو هیچ مرحمی ( شاید فقط خود زبون) نمیتونه مداوا کنه! اینایی که میگم هیچ ربطی با...
-
لحظه هام- خنده هام
جمعه 1 شهریورماه سال 1387 13:48
. میگن یه روز جبرئیل میره پیش خدا گلایه میکنه که: آخه خدا، این چه وضعیه آخه؟ ما یک مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر میکنن اومدن خونه باباشون! به جای لباس و ردای سفید، همه شون لباسهای مارک دار و آنچنانی میخوان! هیچ کدومشون از بالهاشون استفاده نمیکنن، میگن بدون "بنز" و "ب ام و" جایی نمیرن! اون بوق و...
-
عشق همیشه در مراجعه است؟؟
یکشنبه 27 مردادماه سال 1387 20:33
کلی گویی آفت شعر است حرف مفت آفت ذهن ذهن الکن ستاره بشمارد ذهن یاغی ستاره می چیند فاق کوتاه آفت لگن است آفت جنگ نو گلنگدن است آفت مزرعه سه تن ملخ است آفت عشق وصل یا بوسه مرده یک شبه چو نمره بیست ثلث اول که هیچش ارزش نیست مرده قرن را چنین بنگر همچو تجدید ناب شهریور خنده سر داده رند و بازیگوش بگذار این رفوزه گی هم روش...
-
لایحه حمایت از مردان خانواده!!! - قسمت اول
شنبه 26 مردادماه سال 1387 16:44
. اپیزود اول: شعله بیست و پنج سال داره، زیبا، با هوش، تحصیلکرده که همه جوره خودش رو بالا کشیده... شعله با پسری آشنا شده و می خواد باهاش ازدواج کنه... مادر نگاهی سراپا تحسین به فرزندش میکنه تا ثمره بیست و پنج سال فداکاری رو ببینه و لذت ببره... پدر دختر باید رضایتش رو اعلام کنه؟ .. .... نگاه مادر فاصله 26 ساله رو طی...
-
یه جمله از یه فیلم
جمعه 25 مردادماه سال 1387 19:18
. زندگی یه انتخابه؛ تو میتونی انتخاب کنی که یه قربانی باشی یا یه جنگجو ... جنگجو عمل میکنه! احمق عکس العمل نشون میده ... "جنگجوی درون" . .
-
آیین بت پرستی
پنجشنبه 24 مردادماه سال 1387 23:49
. آن آیین بت پرستی که زنان در مورد عشق روا می دارند، در اصل و اساس اختراع هوش است، زیرا زنان بر قدرت خویش با آرمانی کردن عشق میافزایند و خود را در چشم مردان خواستنیتر جلوه می دهند. اما به دلیل این عادت صدها ساله به ارزش نهادن مبالغه آمیز به عشق، خود آنان نیز به دام آن گرفتار شدهاند و سرمنشا آن را فراموش کردهاند....
-
مدتهاست فکر نمیکنم!
پنجشنبه 24 مردادماه سال 1387 01:23
. مرسی از همه بخاطر کامنتای پر مهرتون برای پست قبلی، اینقدر که گفتم بیام تایمازو دور بزنم، چطوره؟؟ حتما که این وبلاگ فتح بابی خواهد شد برای آشنایی بیشتر هممون. بازم مرسی... منتظر تک تکتون هستم. .. ... احساس میکنم یه بازیه آنالوگم تو دنیای دیجیتال ... هراس مثل تارهای عنکبوت دورم رو گرفته و جایی برای تنفس نیست. گم...