-
روزمره گی
جمعه 23 فروردینماه سال 1387 20:40
مدتی هس که به طرز عجیبی احساس میکنم که وقتم داره تلف میشه و من نمیتونم به هیچکدوم از دغدغه های ذهنیم برسم! زیاد میخورم و زیاد میخوابم و زیاد کار میکنم. فقط همین و حسابی چاق شدم و از خودم و شکمم بدم میاد! یه شعری داره مولوی که یکی از مصرعهاش اینجوریه: خور و خواب و خشم و شهوت ....... بقیه ش یادم نیس اما از وقتی که این...
-
رفقای تکنولوژیکی
پنجشنبه 15 فروردینماه سال 1387 23:42
توی اولین روزای سال جدید و همزمان با خیل sms های دریافتی و صداهای اجق وجق موبایلهای مردم که بازار مخابرات رو حسابی سکه کرده بود؛ مطلبی به ذهنم رسید که دنبال فرصت میگشتم تا اینجا بنویسم. نمی دونم شاید چیزی که میخوام بگم یه جورایی سخت گرفتن و جدی گرفتن مسائل باشه؛ اما به هر حال چیزیه که ذهنم رو به خودش مشغول کرده. من از...
-
سال نو مبارک
چهارشنبه 29 اسفندماه سال 1386 17:05
من خیلی یادم نمیاد که از زمان بچه گیم آیا از عید خوشم میومد یا نه! و وقتی آدمی مثل من که حافظه تصویری داره چیزی از عید یادش نیاد یعنی خاطره درست و درمونی از لحظات تحویل سال و عید نداشته! کلا خانواده من زیاد به ایام اهمیت نمیدن! ما نه تولد درست و حسابی واسه خودمون میگیریم ؛ نه سفره ۷ سین درست و حسابی ردیف میکنیم؛ نه...
-
خیلی دور خیلی نزدیک
چهارشنبه 22 اسفندماه سال 1386 23:57
من و دو تا از دوستان طی یه عملیات انتحاری طی پریشب و دیشب تا صبح امروز از تقریبا شمالی ترین نقطه این خطه قهرمان پرور ( تبریز) تا تقریبا جنوبی ترین نقطه ش رو ( جزیره قشم) طی 34 ساعت مسافرت جانفرسا با انواع و اقسام وسایط نقلیه زیر پا گذاشتیم. از ماشین سواری بگیر تا هواپیمای ایرباس تازه خریداری شده و قایق موتوری و لنج...
-
رنگ عوض میکنیم
پنجشنبه 16 اسفندماه سال 1386 22:53
کشتیم خودمون رو با تغییرات هر روزه قالب و آخر سر هم قالب درست درمونی پیدا نکردیم توی این قالبهای بلاگ اسکای خب من از اونجایی که آدم مردم دوست و متواضعی هستم و اصلا هم خودم رو با وجود این همه سجایا و این همه مهشوریت!!! نمیگیرم این افتخار رو به همه ( نه همه شون فقط اون کار درستاشون) آره ! این افتخار رو به کار درستهای...
-
احترام بی قید وشرط
جمعه 3 اسفندماه سال 1386 20:34
امروز توی یه فیلم انگلیسی جمله ای شنیدم به این مضمون که احترام بی قید و شرط باعث میشه که زندگی راحتتر بشه... من کاری به این که این جمله درسته یا غلط ندارم؛ یعنی نمیخوام ارزشگذاری کنم و بگم که آیا موافقم یا مخالف و یا اینکه اصلا این طرز فکر درسته یا غلط! اما چیزی که میخوام بگم اینه که این یه واقعیته! اگر قبول ندارید...
-
با اندکی تاخیر
جمعه 26 بهمنماه سال 1386 12:51
شما همگان غریدن برای آزادی را از همه بیشتر دوست میدارید. اما من بی ایمان شده ام به رویدادهای بزرگی که پیرامونشان غرش و دود فراوان باشد. باور کن رفیق دوزخی! رویدادهای بزرگ نه پربانگ ترین که خاموش ترین ساعتهای مایند. جهان نه گرد پایه گذاران هیاهوهای نو، که گرد پایه گذاران ارزشهای نو میگردد: با گردشی بی صدا بگو که چون...
-
سرسام نامه
یکشنبه 21 بهمنماه سال 1386 19:47
چقدر این دنیا کوچیکه! چقدر بعضی ها آب زیر کاهن! چقدر شناختن آدما مشکله! چقدر امشب هوا خوب بود! جقدر من خواب بودم! چقدر من از همه چی عقبم! چقدر من کار نکرده دارم!
-
جو میگیردمان
پنجشنبه 18 بهمنماه سال 1386 23:14
یه چیز جالب توی رفتار خیلی از آدما به چشم میخوره و اون اینه که وقتی دارن یه کاری رو برای بار اول میکنن و یا کاری که به نظرشون خیلی شق القمر میاد ( در صورتیکه ممکنه برای خیلی ها یه کار عادی باشه) هوا برشون میداره که توی کانون کانون توجه همه قرار دارن و بقیه اینقدر بیکارن که نشستن ببینن ای آقا چه شکری میخواد تناول کنه!!...
-
واقعی میبینیم
چهارشنبه 17 بهمنماه سال 1386 19:42
توی تاکسی؛ قطار؛ هواپیما؛ توی پارک؛ وسط جلسه؛ اینور؛ اون ور و هر جا رو که نگاه میکنی مردمی رو میبینی که دارن از شاهکارها و هنرشون با دوستشون صحبت میکنن و اینکه چه ها کردند و چه ها که نکردند انصافا من تا حالا کسی رو ندیدم که موقع صحبت با رفیقش بگه وای نمیدونی امروز سر کار چه گندی زدم!! همه کار درستن! فقط نمیدونم توی...
-
آواز باد و باران
سهشنبه 16 بهمنماه سال 1386 19:33
آدما فکر میکنن دنیا مشغول حکایت کردن داستان زندگی اوناس اما: پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند دیوار زندگی را اینگونه یادگاران این نغمه محبت بعد از من و تو ماند تا در زمانه باقیست آواز باد و باران بی ربط نوشت: بالاخره دشمنان اسلام و مسلمین کار خودشونو کردن و باعث شدن سرمای شدیدی بخوریم! اما به کوری چشم ایادی...
-
تجربه یومیه
دوشنبه 15 بهمنماه سال 1386 19:16
تجربه شماره یک) وقتی میبینی یه سگ گوش بریده داره آروم و بی سر و صدا بهت نزدیک میشه بدون که نیت شومی داره! ۲) اگه روی یخ و برف هستی و کفشات لیزه سعی کن درگیری پیش نیاری ۳) وقتی چوب تو دستته و سگ داره برات پارس میکنه آرامشتو حفظ کن و چوب رو بلند نکن ۴) اگه خبط کردی و چوب رو بلند کردی معطلش نکن و حرف هیچکس رو گوش نده!...
-
خواسته های نابه جا
یکشنبه 14 بهمنماه سال 1386 22:30
بعضیها اونقدر پر رو تشریف دارن که خیال میکنن از دماغ فیل افتادن یا آسمون دهن وا کرده اینا تلپ افتادن زمین! یک خواسته های نا به جایی ازت دارن که بیا و ببین!! به نظر من هیچکس و تحت هیچ شرایطی نباید از آدم انتظار داشته باشه!! اونم چه انتظاری! انگار که ازت بخوان روز رو انکار کنی.شمایی هم که مشکلات دارین انتظار نداشته...
-
دوستی
شنبه 13 بهمنماه سال 1386 23:16
چقدر لذت بخشه دوست داشتنی که توش هیچ ادا و اطواری نباشه! هیچ محاسبه گری نباشه! هیچ به ذهنت خطور نکنه که دوستت چه منظوری داشت! هیچ فکر نکنی به اینکه اگه اینکارو بکنم اینجوری میشه و اگه نکنم اونجوری! هیچ مصلحت اندیشی نباشه و فقط خودت باشی و دوست! آدم ممکنه گاهی به خودش دروغ بگه اما به یه دوست نمیشه دروغ گفت! برای همینه...
-
اعتماد
جمعه 12 بهمنماه سال 1386 23:05
اعتماد مبحثیه که من خودم ر در این زمینه ضعیف و احمق میدونم. چون معمولا زود اعتماد میکنم. البته میگن آدمایی که زود اعتماد میکنن زود ضربه میخورن. خوشبختانه این اتفاق برای من پیش نیومده؛ به جز یکبار! الان به این فکر میکنم که اعتماد کردن به دو دسته از آدما خطرناکه! یکی اونایی که پر حرفن و هر حرفی رو هر جایی میزنن و دیگری...
-
خودخواهی
پنجشنبه 11 بهمنماه سال 1386 23:01
چیزی که این روزا به طرز فجیعی همه ذهنمو به خودش مشغول کرده اینه که خودخواهی چیه؟ آیا خصلت خوبیه یا یه خصلت بد؟ اگه خوبه تا چه حدی خوبه و اگه بد هست چرا!!! و دوباره دارم به این فکر میکنم که آیا باید فقط راه خودم رو برم و هیچ مسئولیتی در قبال هیچکس قبول نکنم یا اینکه باید مثل راننده های حرفه ای ملاحظه رانندگی طرف مقابل...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 10 بهمنماه سال 1386 23:28
بعد از یه دوره فترت کوتاه که حوصله آپ توو دیت کردن نداشتیم امروز اراده یمان بر این تعلق گرفت که وبمان را فونت باران نمائیم. وقتی که خیلی دچار شک و تردید میشی به دیگران این اجازه رو میدی که در موردت تصمیم بگیرن! و در این بین ممکنه اصلا مصالح تو رو در نظر نگیرن و فقط به فکر منافع خودشون باشن.
-
سرود عزا یا سمفونی امید؟؟
یکشنبه 30 دیماه سال 1386 22:19
مطلب امروزم بر گرفته از کتاب چنین گفت زرتشت نیچه و در ادامه مطلب دیروزمه! حسن تصادف جالبی بود که صبح خواب ببینم و شب این مطلب رو بخونم. متن زیر گزیده ای از گفتارهای زرتشت در بخش دوم کتاب هست، تحت عنوان سرود عزا!! ای رویاها و جلوه های جوانیم! ای شما نیم نگاههای عشق! ای گاه های خدایی! چه زود گذشتید! امروز همچون رفتگانم...
-
رویا
شنبه 29 دیماه سال 1386 15:50
چند وقت پیش فیلمی دیدم که توش یه پسر جوون به خاطر مخالفت پدرش با گلف بازی کردنش از خیر شرکت در مسابقات گذشته بود. مربی پسر که بهش اعتقاد داشت اصرار میکرد که باید تو مسابقات شرکت کنه و پسره مخالفت میکرد. آخر سر پیرمرد ( مربی) به پسره گفت: برای اینکه رویاهات رو به فراموشی بسپاری هنوز خیلی جوونی!! من امروز صبح با یه...
-
مدارا میکنیم
چهارشنبه 26 دیماه سال 1386 23:54
اول اینکه اگه تا ۱۰ دقیقه آپ نکنم چهارشنبه رو از دست دادم. دوم اینکه چیزی که امروز میخوام بگم در ادامه مطلبی بود که در مورد دروغ نوشته بودم. گاهی وقتا پیش میاد که تو میدونی طرف مقابلت داره دروغ میگه. به احتمال ۹۰ درصد خودشم میدونه که تو میدونی که داره دروغ میگه. حالا این دو حالت داره. بعضی وقتا طرف به روی خودش نمساره...
-
افکار زهرماری
سهشنبه 25 دیماه سال 1386 22:33
من نمیدونم چه طور میشه که به یکی میگن فلانی آدم خوبیه!! اینکه رفتار و گفتارش آزاردهنده نباشه! اینکه به همه محبت کنه! و خیلی صفات پسندیده دیگه که توی کتاب تعلیمات دینی اول ابتدایی تا چهارم دبیرستان و ۱۰ واحد دانشگاهی و پای همه منبرها راجه بهش میشنویم! کسایی هم هستن که آخر شر و بدی و ... هستن که راجع به اونا هم توی همون...
-
self confidence
یکشنبه 23 دیماه سال 1386 22:29
به نظر من ارتباط مستقیمی بین اعنماد به نفس و سوءظن وجود داره. آدمایی که اعتماد به نفس دارن کمتر دچار سوءظن میشن و همینطور حساسیت کمتری نسبت به اونچه که پیرامونشون اتفاق میفته نشون میدن. میخوام بگم اینجور آدما معمولا کمتر دچار عصبانیت میشن و آرامش خودشون رو در هر حال حفظ میکنن.البته اعتماد به نفس مراتب داره و اینی که...
-
ضعف
شنبه 22 دیماه سال 1386 22:45
چقدر من از آدمای ضعیف بدم میاد! چقدر جندش آور حرکتهای اونایی که وقتی توی یه عرصه کم میارن از هر روش مسخره ای برای اثبات خودشون و نیاز تو به اونها استفاده میکنن و چقدر دلم براشون میسوزه که تا این حد بچه تشریف دارن!!
-
آمرین به معروف و ناهیان از منکر
جمعه 21 دیماه سال 1386 23:07
این چیزی که ازش به امر به معروف و نهی از منکر تعبیر میکنن با غرور و شعور انسانی در تضاد کامل به سر میبره. من از نصیحت متنفرم و همینطور از اینکه یکی رو بذارم جلوم و بخوام نصیحتش کنم. اما گاهی پیش میاد که ناخواسته به یکی درس میدی ( و این درس دادن از نصیحت کردن هم بدتره!) بعدش یه لحشه به یارو نگاه میکنی و میبینی که داره...
-
خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست
پنجشنبه 20 دیماه سال 1386 22:16
خودتون رو به چه قیمتی میفروشین؟ وقتی میگم خودتون رو منظورم روحتونه البته! من کاری به نرخ روز فاحشه ها و مفعول ها ندارم. حرفتون رو به چه قیمتی میفروشین؟ یا به عبارتی قولتون رو؟ وقتی حرف از فروش میزنم سر یه شام و ناهار بحث نمیکنم! تا کجا حاضرین ضرر حرفی که زدین رو بکشین؟ یک میلیون؟ ده میلیون؟ بیست میلیون؟ یه میلیارد؟...
-
روزگار کودکی
سهشنبه 18 دیماه سال 1386 20:56
قضیه اینه که اگه من بین ۸ تا ۹ شب آپ کردم که کردم و اگه وقت نشد یا مهمون بودم بنابه دلایلی دیگه امکان آپیدن ندارم. حتی اگه کانکت هم بشم باز نمی تونم!! امشب یاد بازیهای دوره بچه گیم افتادم. هر کاری رو میتونستم به یه بازی تبدیل کنم. حتی وقتی که ازم کاری رو خواسته بودن!! و یاد کاراکترهایی که برای خودم خلق کرده بودم. مثل...
-
beata stultitia
یکشنبه 16 دیماه سال 1386 19:27
امشب هیچ تراوشی از مخم بیرون نمیاد. قفل قفلم. حالمم زیاد خوب نیست. چه قدر بده که از کسی انتظاری داشته باشی و براورده نشه. حتی اگه معقول هم نباشه!! چه عیبی داره که آدما گاهی این عقل رو بذارن کنار و دیوونه بشن. و چه عیبی داره گاهی یه خواسته نا معقول داشته باشی اصلا! از هر چی فلسفه و کلی گوئیه بدم میاد
-
حالگیری
شنبه 15 دیماه سال 1386 21:46
امشب هوا بس ناجوانمردانه سرد بود.ولی اینقده بخار نداشت که بتونه ما رو از پیاده روی یومیه بدون امکانات گرمایشیمون منصرف کنه! یا اینکه بخار ما یه خورده از حد نرمالش زده بود بالا!!!! به هر حال وقتی تشریفاتمون رو از شرکت به خیابون رهنمون شدیم خیال خامی به سرمون زد که بی خیالش بشیم. ولی امان از دست این شیطون رجیم که رفت تو...
-
جنگ و صلح
چهارشنبه 12 دیماه سال 1386 23:29
بعد از دعوا همه چی خیلی خوب میشه! هر دو طرف مهربون میشن !!!!
-
بی عنوان
سهشنبه 11 دیماه سال 1386 21:06
به راستی من جنگلی هستم و شبی از درختان تاریک!! اما آنکه از تاریکی ام نهراسد در زیر سروهایم دامنه های گل سرخ نیز خواهد یافت.